تاپ همر

در اين روش ضربه زن يا چکش دستگاه حفاري در خارج از چال  بروی دکل حفاری قرار ميگيرد و در اثر ضربات متوالی به ميله حفاري Rod انرژي را به سرمته منتقل مي کند. اين روش حفاري به دليل نرخ بالای نفوذپذيري در سنگ در شرايط مناسب زمين شناسي از کاربرد و مقبوليت فراون برخوردار است. محدوديتهاي دستگاههاي حفاري که با اين روش کار مي کنند شامل محدوديت قطر حفاري (بيشترين قطر 152 ميليمتر ) و عمق حفاري محدود به دليل انحراف حفاري زياد و دوام کم رادهاي حفاري و راندمان پايين عملياتي در حفاري در شرايط سخت زمين شناسي و تکتونيزه است.

از مزاياي اين روش هزينه سرمايه گذاري اوليه و مصرف سوخت کمتر اين دستگاه ها نسبت به ساير روشهاي متداول است. امروزه تحقيقات گسترده اي توسط شرکتهاي توليد کننده ماشين آلات حفاري در جهان صورت گرفته است که در اين ميان شرکت بين المللي اطلس کوپکو در راستاي بهينه سازي فرايند انتقال انرژي مؤثر موج ضربهاي از چکش حفاري به سر مته تحقيقات گستردهاي انجام داده است که منجر به طراحي نسل جديدي از چکشهاي حفاري با بهينه سازي طول پيستون و تجهيز به سيستم دبل دمپينگ Damping Double شده است. که نتيجه آن افزايش سرعت و نرخ حفاري و همچنين عمر مجموعه راد حفاري بوده است. آنچه که در اين روش عامل محدود کننده است، قدرت ضربات چکش اين دستگاهها بويژه در چالهاي با قطر بيشتر از 127 ميليمتر و ژرفاي چال بيش از 6 متر است چرا که با افزايش ژرفاي چال، تعداد رادهاي حفاري بيشتري بايد به يکديگر متصل شوند که نتيجه آن افت انرژي بيشتر در اين روش حفاري است. با بررسي ميزان اتلاف انرژي ناشي از اتصال رادهاي متوالي در دستگاههاي حفاري که با اين سيستم کار مي کنند، مشخص شده است که ميزان افت انرژي موج ضربهاي به ازاي هر کوپلينگ Coupling اضافي در حدود 6 تا 10 درصد است که اين افت انرژي ناشي از تماس ناقص در اتصالات کوپلينگ هاي راد حفاري رخ داده است.

keyboard_arrow_up